Archive for آگوست 14th, 2010

14 آگوست 2010

به كدام مكتب است اين، به كدام ملت است اين؟ ايران بانو، فرزندانت در بند گم شده اند، همتت كو؟

ننگ ابدي بر ما باد كه همرزمان و همسنگرانمان در بند گم شده اند و ما تا حد مرگ خاموشيم.

بيست و يك روز گذشت و خبري باز نيامد. پنج روز است كه اعتصاب را شكانده اند و يا حداقل چنين وانمود شده كه اعتصاب غذا خاتمه يافته است اما هيچ خبري، هيچ اثري و هيچ ردي از پاي آن دليران در دست نيست. نه تماسي ، نه بياني، نه حريفي و حديثي.

چشممان به صفحات اينترنت خشك شد، گوشمان به صداي تلفن مات مانده است و دلمان به نجواي شور و اضطراب، پر ميزند در نهانخانه خود. هيچ است و هيچ است و باز هم هيچ.

بيست و يك روز بيخبري مطلق، شانزده روز اعتصاب غذا و شناختي كه از حراميان حكومت داريم، باورمان را تقويت ميكند كه اين آزموني سخت است در برابر ملت ايران. آيا تن ميدهند به پر كشيدن فرزندانشان و يا مي ايستند و مطالبه ميكنند آزادي و حق زندگي را براي نور چشمشان.

آي ايران بانو، آي مام ميهن، بميرد براي دل شرحه  شرحه ات اين سرباز وطن كه چنين در خفا زار ميزني بهر مجيد، كيوان، بهمن و ديگر فرزندان آزاديخواهت.

آي ملت ايران، به كدام مكتب است اين، به كدام ملت است اين، كه كشند عاشقي را كه تو عاشقم چرايي؟